"عباس حرم"؛ خاطرات مدافع حرمی که تعزیه خوان بود
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۷۶۱۹۶
وقت دیدار با اصغر رسیده بود و بعد از نزدیک هشتاد روز ندیدنش حسابی دل مادر برایش تنگ شده بود؛ سخت است مادر باشی و بخواهی صورت روی صورت سرد و زخم خورده فرزندت بگذاری.
به گزارش خبرگزاری شبستان از همدان، دفاع از اسلام حد و مرز نمی شناسد و بودند جوان هایی که عاشقانه پای در میدان نبرد گذاشتند تا مدافع حرم باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهید مدافع حرم اصغر الیاسی یکی از همین جوانهاست؛ لاله سرخی که خاطرات خانواده و دوستانش در کتاب "عباس حرم" منتشر شده است. این کتاب به قلم لیلا گودرزیان فرد و تلاش فاطمه الیاسی و کمال امامی تدوین شده و شامل سی و شش روایت به همراه تصاویر است.
در بخشی از این کتاب آمده است: «وقت دیدار با اصغر رسیده بود و بعد از نزدیک هشتاد روز ندیدنش حسابی دل مادر برایش تنگ شده بود. از آخرین باری که او را دیده بودم؛ لحظه ها را می شمرد تا دوباره برگردد. آغوش مادرانه اش را باز کند و قد و بالای بلندش را در آغوش بگیرد، اما حالا می دانست که دیگر مثل همیشه این جسم اصغر نیست که به احترامش تمام قد برمی خیزد؛ بلکه این روح پاکش است که به استقبالش می آید تا این بار او خم شود و دست و صورت پسرش را ببوسد.
زیر لب ذکر می گفت و از خداوند صبر می خواست تا دل ناآرامش آرام شود. سخت است مادر باشی و بخواهی صورت روی صورت سرد و زخم خورده فرزندت بگذاری؛ صورتی که می دانی آن قدر گرما ندارد تا گرمی دل خسته ات باشد ... .»
به گزارش شبستان، اصغر الیاسی 18 بهمن 1373 در منطقه خرمدشت از مناطق محروم استان البرز متولد شد و او اولین فرزند خانواده ای پنجنفره بود. پدرش تعزیه خوان بود و اصغر هم از کودکی راه پدر را در پیش گرفت و تعزیهخوان اهلبیت(ع) شد و ماه محرم "سکینه خوانی" می کرد.
کلاس پنجم ابتدائی رتبه اول قرآن در ساوجبلاغ را کسب کرد و همان سال در حوزه ابوذر غفاری عضو بسیج شد. همین بهانه ای شد که بیشتر با مسجد انس پیدا کند. اذانگو و مکبر و مداح مسجد بود در نوجوانی همچون معلمی فداکار به بچههای حوزه و مسجد درس قرآن آموزش میداد و در کنار همه اوصاف اش بسیار شوخطبع، و خنده بر لبانش همیشه جاری بود.
در رشته ورزشی کشتی همچون پهلوانان مبارزه میکرد، چندین مدال کسب کرد. تحصیلاتش دیپلم فنی و حرفهای است. دوران سربازی را در سال ۹۲ در نظرآباد شروع کرد. اصغر شوق شهادت داشت و از خدا، برتر از هر نیکی یعنی در راه خدا کشته شدن را میخواست.
وارد سپاه شد تا بتواند به سوریه اعزام شود تا از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند و دو سال در سپاه، لشکر ۱۰ سیدالشهدا حضور پیدا کرد و 4 تیرماه سال ۱۳۹۷ به سوریه اعزام شد و در ماه محرم شهید شد.
پایان پیام/728
منبع: شبستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۷۶۱۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاطرات تلخ سیاوش چراغی پور؛ از کارتن خوابی تا التماس برای کار
تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 بازدید 10 سیاوش چراغیپور بازیگر محبوب در گفت و گویی تلخ از مسیری که طی کرده تا بازیگر شده را بازگو کرد. چراغی پور از کارتن خوابی تا التماس برای کار گفت و مسیری که تا بدین جا طی کرده است. روایت کوتاه چراغی پور را میبینید و میشنوید.